عشق رویایی مطالبی زیبا همراه دانلود یک جای دنج برای نقاشی..
دیوارهای کاهگلیه سرخورده.. سپیدارها کمی بلندتر.. هوای داغ، آب یک جوی را زلالتر کرده.. اینجا نه از شقایق سهراب خبریست نه از سه زندان شاملو.. اینجا به قصاص یک گناه ذهنی محبوسم.. ...... مرز افکارم از تجسم آدم های پیاده رویی گذشت.. اندیشیدن به آمیزش جوهری کلمات و کاغذ رسمم شد.. به آخرین نبض شعله ی یک کبریت.. جهان زرد مواج پشت شعله هایش.. یک سطل زباله دهانش به آسمان واگذاشته.. نقش چاه.. امشب یک ماه بلعیده خواهد شد.. .... پشت جلد پیشانی این مردم... چرخیدن زمین.. مرگ یک رقاصه رقم خواهد خورد.. سیاهی ... زمین ... خون.... گارگردان بی هوا می گوید کات.. دکور به هم ریخته.. مبهوت از هبوت این بنده.. فکر نو.. یکی دیگر را دکوپاژ کنید.. سناریوی این شعر تکرار خواهد شد.. همه به تقاص گناه های ذهنی پیاده رویی محبوس خواهند شد...
بهمن 1393 قوچان نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|